نیروی هوایی اسرائیل، (در عبری: זרוע האויר והחלל) که اسم مخفف آن در عبری هِل آویر میباشد، یکی از بخشهای ارتش اسرائیل میباشد. نیروی هوایی ارتش اسرائیل بیش از یک هزار جنگنده در اختیار دارد. نیروی هوایی ارتش اسرائیل زیر نظر ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل فعالیت میکند. همینک فرمانده کنونی نیروی هوایی ارتش اسرائیل برعهده آلوف الایزر اشکدی است.
نیروی هوایی به همراه نیروی زمینی اسرائیل و نیروی دریایی اسرائیل وظیفهٔ «حفظ کیان و استقلال کشور اسرائیل و عقیمکردن تلاشهای دشمنان آن در مختلکردن روال عادی زندگی در داخل کشور» را بر عهده دارند.[۱][۲]
ستاد نیروی هوایی ارتش اسرائیل در وزارت دفاع اسرائیل در شهر تلآویو قراردارد. این ستاد به شش زیرگروه تقسیم میشود که در صدر هر یک از گروههای شش گانه، فرماندهای با رتبه نظامی سرهنگ تمام قرار دارد. هر یک از این فرماندهان مستقیما زیر نظر فرمانده کل نیروی هوایی فعالیت میکنند.[۳]
این شش گروه[۴] عبارتند از:
جنگ ششروزه (جنگ اعراب-اسرائیل) | |||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
![]() سربازان نیروی دفاع اسرائیل در دیوار غربی اورشلیم کمی پس از تصرف آن. | |||||||||||
| |||||||||||
جنگندگان | |||||||||||
![]() | ![]() ![]() ![]() ![]() | ||||||||||
فرماندهان | |||||||||||
اسحاق رابین, موشه دایان, اوزی نرکیس, تال اسرائیل, آریل شارون | عبدالحکیم امر, عبدالمنیم رایاد, زید بن شاکر, حافط اسد | ||||||||||
نیروها | |||||||||||
۵۰۰۰۰ سرباز (۲۶۴۰۰۰ سرباز ذخیره)، ۱۹۷ هواپیمای جنگنده | ۲۸۰۰۰۰ سرباز (۱۵۰۰۰۰ سرباز مصری، ۷۵۰۰۰ سرباز سوریه، ۵۵۰۰۰ سرباز مصری)، ۸۱۲ هواپیمای جنگنده | ||||||||||
تلفات | |||||||||||
۷۷۹ کشته ۲۵۶۳ زخمی ۱۵ اسیر | ۲۱۰۰۰ کشته ۴۵۰۰۰ زخمی ۶۰۰۰ اسیر نابودی ۴۰۰ هواپیما (تخمینی) |
جنگ ششروزه ۱۹۶۷ که از ۵ ژوئن تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ میان اسرائیل و اعراب (مصر، سوریه، اردن و عراق) نقطه اوج بحرانی بود که از تاریخ ۱۵ مه تا ۱۲ ژوئن ۱۹۶۷ به درازا انجامید و در آن اسرائیل با شکست ارتش چند کشور عربی قسمتی از خاک آنها را تصرف کرد. نتایج این جنگ در ساخت ژئوپلوتیک منطقه تأثیرگذار بوده است.
در پی تشکیل کشور اسرائیل، سازمان آزادیبخش فلسطین که در آنزمان تنها سازمان نظامی-سیاسی فلسطینی بود و شرق اورشلیم، کرانه باختری رود اردن و نوار غزه را در اختیار داشت، طی منشوری که در سال ۱۹۶۴ منتشر کرد، خواهان بیرون راندن «صهیونیستها» (اسرائیلیها) از «سرزمینهای عربی» تنها با نیروی قهر و با کمک برادران عرب خود شده بود.[۱] همچنین برخوردهای مرزی کشور تازه تأسیس اسرائیل با همسایگان عرب خود از جمله در قضیه بحران کانال سوئز، قضیه بحران ملی آب در اسرائیل، حادثه سامو و اختلاف اسرائیل با اردن و همچنین قضیه مالکیت بلندیهای گولان توسط سوریه، لبنان و اسرائیل همگی دست به دست هم داد تا پیش زمینه جنگی میان این کشورها فراهم شود.
بحران با خارج شدن نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل متحد از صحرای سینا در ۱۹ مه آغاز شد. پس از خارج شدن این نیروها در صحرای سینا، دولت مصر به رهبری جمال عبدالناصر ارتش این کشور در صحرا مستقر گردید و نیروها و جنگافزارها بر مرز اسرائیل متمرکز شدند. در ۲۲ می، مصر با بستن تنگه تیران که در دریای سرخ قرار دارد، این راه آبی را بر کشتیهای اسرائیلی بست و بندر تازهبنیاد آنزمان بندر ایلات - که در جنوبیترین بخش اسرائیل قرار دارد - را عملاً به حالت تعطیل درآورد.
همزمان سوریه و اردن و عراق هم نیروهایشان را به طور مشترک در بلندیهای جولان و کرانه باختری رود اردن برای حملهای غافلگیرانه جمع کردند. در همین حال اسرائیل با توجه به مساحت کم و اندازهء نسبتاً کوچکش استراتژی مبنای جنگ در خاک دشمن به جای جنگ در خاک خود شکل گرفت. [1] [2]
در همین حال رادیو مصر که به زبان عربی برنامه هایی مهیج و ضد اسرائیلی پخش میکرد، هرروزه از فلسطینیان میخواست که از اسرائیل خارج شوند تا «در مسیر راه بلدوزرهایی که اسرائیلی ها را قرار بود به دریا بریزد قرار نگیرند» [3]،
اسرائیل که حمله همزمان ارتشهای مصر، عراق، سوریه و اردن را در چند قدمی خود میدید، دست پیش گرفت و در تاریخ ۵ ژوئن ۱۹۶۷ به نیروهای ارتش مصر در صحرای سینا حمله کرد. اما با افروخته شدن آتش جنگ، بعد از ۲ روز سوریه هم وارد جنگ شد و از بلندیهای گولان شروع به پرتاب موشکهای کاتیوشا و آتش توپخانه شدید به دشت هولا در اسرائیل کرد.
اما از آنسوی اسرائیل با دریافت اطلاعاتی حیاتی به وسیله عوامل اطلاعاتی خود در مصر پی برد که ارتش مصر بیش از چهارصد هواپیمای جنگنده خود را در نقطه ای جمع کرده است تا صبح روز بعد صفوف ارتش اسرائیل را شدیدا در هم بکوبد.[۲] ژنرالهای اسرائیلی که کار کشور تازه تأسیس خود را با بلند شدن هواپیماهای مصری تقریباً تمام شده میدیدند تصمیم به زدن شبانه تمام جنگنده های مصری قبل از بلند شدن یکباره آنها بر روی اسرائیل کردند و نیروی هوایی ارتش اسرائیل با فرستادن تمام ۲۰۰ هواپیمای جنگندهٔ فعال خود [4]، بیش از ۳۰۰ هواپیمای مصری را بر روی زمین از بین برد.[5]
با این حمله برتری هوایی نیروهای دفاعی اسرائیل در بقیهٔ مدت زمان درگیری تامین گردید و ارتش مصر نهایتا با عقبنشینی از خاک خود (صحرای سینا) تا آنسوی کانال سوئز عقب رانده شد. در همین حال ارتش اسرائیل با تغییر میدان جنگی به سوی بلندیهای گولان که مقر نیروهای اردنی و سوری بود توانست آنها را شکست دهد بلندیهای گولان و کشتزارهای شبعا را به اشغال خود درآورد.[۳]
در تاریخ ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ اسرائیل آخرین حملات را به بلندیهای گولان را تکمیل نموده بود. قرارداد آتشبسی به پیشنهاد اعراب در روز بعد از آن یعنی ۱۱ ژوئن به امضاء رسید. به این ترتیب اسرائیل نوار غزه، صحرای سینا، کنارهٔ باختری رود اردن (شامل اورشلیم شرقی) و را تصرف کرد. در کل با پیروزی های بدست آمده و سرزمینهای اشغالی مساحت اسرائیل ۳ برابر شد و در حدود یکی میلیون عرب که در مناطق اشغالشده زندگی میکردند به زیر کنترل مستقیم اسرائیل درآمدند.
اسرائیل بعد از پایان قرارداد آتشبس به کسانی که اسرائیل را ترک و به کشورهای عربی همسایه جهت تسریع حمله اعراب شده بودند اجازه بازگشت نداد و به این ترتیب موجی از مهاجران فلسطینی در کشورهای مصر، سوریه، اردن و لبنان پدید آمد. اما از آنجا که هیچ یک از کشورهای میزبان علاقه ای به پذیرایی از میهمانان زمانی خوانده ولی اکنون ناخوانده خود نداشتند با تشکیل اردوگاه های پناهندگی در بیابانهای خود به دور از تمام امکانات اولیه زندگی را برایشان رقم زدند. [6][7]
در نهایت خصومت میان مصر و اسرائیل با امضای پیماننامه صلح میان این دو کشور در ۲۶ مارس ۱۹۷۹ پایان یافت. خصومت میان اردن و اسرائیل هم با امضای پیمان نامه صلح میان این دو کشور در ۲۶ اکتبر ۱۹۹۴ رسما پایان پذیرفت.
مذاکرات هر از چند یک بار میان اسرائیل با سوریه و لبنان در جهت دستیابی به صلح، هنوز به نتیجه مطلوبی نرسیدهاست.[8]
در ۱۶ آگوست ۱۹۹۵، «آریه اسحاقی» استاد دانشگاهی که قبلاً برای بخش تاریخ نیروهای دفاع اسرائیل کار میکرده است، مدعی شد که که در خلال جنگ ششروزه در حدود ۱۰۰۰ اسیر جنگی مصری را که سلاحهایشان را رها کرده و به صحرا گریخته بودند را به قتل رسانده است. این ادعا توجه همگان را چه در داخل اسرائیل و چه در سطح جهان جلب کرد. بعدهها مشخص شد که این ادعا برای انحراف افکار عمومی از ۴۹ مورد قتل اسیران جنگی که در جنگ سال ۱۹۵۶ انجام شده بود، اقامه شده است. [9] [10].
با این وجود ادعای هیچ یک در مورد قتل هزار اسیر جنگی مصری به دست نیروهای اسرائیل و یا مصر اثبات نشده است، شاهدان عینی موارد متفاوتی از قتل اسیران مصری (در گروههای ۳۰ تا ۶۰ و ۱۵۰ نفری) را گزارش کردهاند. [11]
بنابر گزارش نیویورک تایمز (۲۱ سپتامبر ۱۹۹۵، دولت مصر اعلام کرده است که دو گور دستهجمعی را یافته که بازماندههای ۳۰ تا ۶۰ اسیر جنگی مصری که به ضرب گلوله در طول جنگ شش روزه کشته شدهاند را در خود داشته است.
نیروهای ارتش اسرائیل با دریافت اطلاعاتی حیاتی به وسیله عوامل اطلاعاتی خود در مصر پی بردند که ارتش مصر بیش از چهارصد هواپیمای جنگنده خود را در نقطهای جمع کرده است تا صبح روز بعد صفوف ارتش اسرائیل را شدیدا در هم بکوبد. ژنرالهای اسرائیلی که کار کشور تازه تأسیس اسرائیل را با بلند شدن هواپیماهای مصری تقریباً تمام شده میدیدند تصمیم به زدن شبانه تمام جنگنده های مصری قبل از بلند شدن یکباره آنها بر روی اسرائیل کردند و با فرستادن تمام ۲۰۰ هواپیمای جنگندهٔ فعال خود بیش از ۳۰۰ هواپیمای مصری را در عرض ۳ ساعت از بین بردند و نیروی هوایی مصر را برروی زمین درهم کوبیدند.
با پایان همان روز، جنگندههای نیروی هوایی اسرائیل، نیروی هوایی اردن و نیروی هوایی عراق را درهم کوبیدند و در پایان جنگ شش روزه مجموع ۴۵۱ هواپیمای جنگی متعلق به اعراب را نابود کردند.
در آغاز جنگ ایران و عراق، نیروی هوایی اسرائیل طی یک عملیات محرمانه نظامی با نام عملیات اپرا به اوسیراک، نیروگاه اتمی عراق، که مراحل ساختمان آن تمام شده بود و آماده رسیدن سوخت هستهای از کشور روسیه جهت آغاز فعالیت اتمی بود حمله کرد و آن را به طور کامل منهدم نمود.
این عملیات اندکی پیش از تحویل سوخت هستهای روسیه به این نیروگاه انجام گرفت، زیرا اسرائیل حساب کرده بود که در صورت حمله بعد از رسیدن سوخت هستهای خطر تشعشعات اتمی گسترده در منطقه وجود دارد، و بر این اساس با حملهای پیشدستانه در سال ۱۹۸۰ به نیروگاه اتمی عراق آن را کاملاً ویران ساخت تا خطر یادشده امکان وقوع پیدا نکند. در این عملیات یک اسکادران شامل ۸ فروند جنگنده اف-۱۶ به همراه ۶ فروند جنگنده اف-۱۵ برای تحقق هدف که نابودی این تأسیسات بود، شرکت داشتند. عملیات اپرا با موفقیت کامل برای نیروهای اسرائیلی به همراه بود، چرا که در این عملیات هیچگونه خسارتی به جنگنده ها و خلبانان نیروی هوایی اسرائیل وارد نیامد و هدف عملیات نیز به طور کامل منهدم گردید.
در تاریخ ۱ اکتبر ۱۹۸۵ نیروی هوایی اسرائیل طی عملیات محرمانهای با نام عملیات پای چوبین مقر مرکزی سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) در تونس را مورد حمله قرار داد.
این عملیات که طولانی ترین مسیر یک عملیات هوایی برای جنگندههای اسرائیلی به مسافت ۲۳۰۰ کیلومتر بود، بهوسیله ۸ جنگنده اف-۱۵ ایگل و ۸ جنگنده اف-۱۶ فایتینگ فالکن انجام گرفت که بارها مجبور به گرفتن بنزین برروی هوا از تانکرهای یک بوئینگ ۷۰۷ متعلق به ارتش اسرائیل شدند.
عملیات پای چوبین با موفقیت نسبی همراه بود زیرا باوجود موفقیت در منهدم کردن مرکز سازمان آزادیبخش فلسطین و کشته شدن بیش از ۶۰ نفر در بمباران نیروی هوایی اسرائیل، یاسر عرفات و دستیارانش در آن هنگام در ساختمان حضور نداشتند و جان سالم به در بردند. در این عملیات هیچگونه خسارتی به جنگنده ها و خلبانان نیروی هوایی اسرائیل وارد نیامد و هدف عملیات نیز به طور کامل منهدم گردید.[نیازمند منبع]
بمباران ساختمان مرکزی سازمان آزادیبخش فلسطین در تونس دستمایه محکومیتهای بینالملی و انتقادات همپیمانان اسرائیل از جمله ایالات متحده آمریکا شد.