سید مجتبی میرلوحی (۱۳۰۳ تا ۲۷ دی ۱۳۳۴) معروف به نواب صفوی طلبه و بنیانگذار فدائیان اسلام که در ترور علاء و کسروی نقش داشت[۱]
زندگی
او در ۱۳۰۳ در محله خانیآباد نو و در خانوادهای روحانی به دنیا آمد. سیدمجتبی در ۷ سالگی وارد دبستان حکیم نظامی شد.[۲] سپس در مدرسه صنعتی آلمانیها ادامه تحصیل دادو همزمان به فراگیری دروس دینی مشغول شد[۳].
او پس از خروج رضاخان از ایران شروع به فعالیت سیاسی کرد. اولین مبارزه وی علیه حکومت پهلوی در ۱۷ آذر ۱۳۲۱ در ۱۸ سالگی بود که علیه دولت قوامالسلطنه سخنرانی کرد.[۴] او که در ۱۳۲۲ در شرکت نفت آبادان استخدام شده بود، به دنبال اغتشاش کارگران درگیری آنان با مسئولان انگلیسی و سخنرانی نواب، تحت تعقیب قرار گرفت و به نجف فرار کرد.[۵] او برای امرار معاش به ساخت و فروش عطر روی آورد.[۶] او در آنجا تحصیلات دینی خود را ادامه داد و با علامه امینی که مشغول نوشتن و جمع آوری الغدیر بود آشنا شد.[۷] وی فقه و اصول و تفسیر را از استادانی چون علامه امینی، حاج آقا حسین قمی و آقا شیخ محمد تهرانی آموخت.[۸]
در این دوران احمد کسروی مورخ و نویسنده مشروطیت، کتاب شیعیگری را نوشت به جمعیت با هماد آزادگان را تأسیس کرد. کتب ادعیه شیعه و کتب شیخ سهروردی را در دی ماه هر سال تحت عنوان «جشن کتابسوزان» آتش زد و این عمل خود را «پاک دینی» نام نهاد.[۹] کتاب شیعیگری کسروی به حوزه علمیه نجف رسید. نواب آن را به علمای نجف داد و در نهایت علامه امینی و حاج آقا حسین قمی از مراجع نجف حکم ارتداد کسروی را صادر کردند. در عین حال مجلس شورای ملی هم در نامهای به نخست وزیر خواستار توقیف فعالیتهای کسروی شد؛ اما کسروی به فعالیت خود ادامه داد.[۱۰]
از این رو جمعی از علماء نجف از جمله علامه امینی، آیتالله خویی و آیتالله سید اسدالله مدنی، نواب را که داوطلب مبارزه با کسروی بود، را عازم ایران کردندتا کسروی را از دین ستیزی بازدارد.[۱۱][۱۲] وی پس از چند جلسه بحث و گفتگو با کسروی، وی را عنصری بیدین یافت.[۱۳] در نتیجه به کمک سراج انصاری، قاسم اسلامی، مهدی شریعتمداری و برخی دیگر از نویسندگان تهران «جمعیت مبارزه با بیدینی» را تشکیل داد. اما این جمعیت علیرغم تماسها و مذاکرات متعدد نتوانست کسروی را از دین ستیزی بازدارد.[۱۴]
با وجود این نواب صفوی پس از آنکه در آخرین دیدار خود با کسروی، توسط او و گروه مسلح همراهش تهدید شد، مصمم گردید وی را از میان بردارد. او کسروی را در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۲۴ در میدان حشمتیه تهران ترور کرد، اما کسروی زنده ماند و نواب را دستگیر و زندانی کردند.[۱۵] وی چندی بعد به درخواست علمای ایران و نجف پس از دو ماه، با قید کفالت آزاد گردید. کسروی قرآن سوزی خورد را انکار کرد و مبلغ ۵۰ هزار ریال برای کسی که این موضوع را ثابت کند جایزه تعیین کرد.[۱۶]
فدائیان اسلام | |
---|---|
تاریخ تأسیس : | ۱۳۲۴ خورشیدی |
هدف : | برپایی حکومت اسلامی، ترور مخالفان |
رهبر : | نواب صفوی |
اعضاء اصلی : | سید حسین امامی- سید عبدالحسین واحدی- خلیل طهماسبی- سید محمد واحدی- سید علی محمد امامی |
هیأت رئیسه : | رضا قدیری- حسین کارجو- غضنفر حیدر عربی- حسن آزاد - قدیر خرمیان |
نشان شناسایی: | پرچم سبز سه رنگ، با سه هلال ماه که در آن نوشته شده: لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله |
فدائیان اسلام نام یک گروه مذهبی شیعه بود که در سالهای بعد از شهریور ۲۰ در ایران به فعالیتهای تروریستی[۱] پرداختند و در طی فعالیت خویش به کشتن برخی دگراندیشان و سیاسیون اقدام کردند.[۲]
بنیانگذار این گروه یک روحانی جوان بهنام سید مجتبی میر لوحی، معروف به مجتبی نواب صفوی بود.
از نخستین اقدامات نواب صفوی سعی در قتل سید احمد کسروی بود که ناموفق ماند. در ۱۳۲۴ عضوی دیگر از این گروه کسروی را در جلسه بازپرسی به قتل رساند. ترور هژیر وزیر دربار محمدرضاشاه، و سرلشکر رزمآرا از کارهای بعدی این گروه بود. در جریان نهضت ملی شدن نفت ایران، سوءقصدی به جان حسین فاطمی، از نزدیکان دکتر مصدق کردند که ناکام ماند. در این دوره این گروه از حمایت آیتالله کاشانی برخوردار بودند.
در ۱۳۳۴ سوءقصد نافرجامی به جان حسین علاء، نخستوزیر کردند و بعد از آن رهبران این گروه، از جمله نواب صفوی دستگیر و اعدام شدند.
در دهه ۱۳۴۰ بقایای این گروه حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت، را در مقابل ساختمان مجلس شورای ملی به قتل رساندند.
نواب صفوی، پس از آزادی از زندان، طی اعلامیهای جمعیت فدائیان اسلام را تشکیل داد. وی در این اعلامیه برادری، استقامت و اتحاد را خط کلی جنبش فدائیان اسلام؛ رسیدن به حاکمیت اسلام و قرآن را هدف اصلی جنبش؛ و شهادت و انتقام و قصاص را روش اصلی مبارزه معرفی کرد.[۱۷]
نخستین اقدام این جمعیت، ترور موفق احمد کسروی، نویسنده و محقق ایرانی در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ در ساختمان دادگستری تهران بود.
پس از ترور اول کسروی کمتر در مجامع عمومی ظاهر میشد و نواب نیز به مبارزه خود شکل تشکیلاتی داده بود. در این حال سید حسین امامی مخفیانه به محافل کسروی راه یافت و در آنجا او شاهد بود که کسروی به فعالیتهای ضد شیعی خود ادامه میدهد. نواب طوماری تنظیم کرد و خواستار محاکمه کسروی به جرم توهین به مقدسات اسلامی شد. از آنجا که به حکومت پهلوی معتقد نبوند تصمیم به ترور او گرفتند. در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ سید علیمحمد امامی و سید حسین امامی به همراه نه نفر دیگر از فداییان اسلام کسروی را در کاخ دادگستری ترور کرده و او را به همراه منشی اش حدادپور بقتل رساندند.[۱۸]
به دستور نواب صفوی، فدائیان اسلام، سپهبد علی رزمآرا، نخستوزیر ایران را در روز ۱۶ اسفند ترور کردند.[۱۹]
به ادعای محمدمهدی عبد خدایی، حسنعلی منصور توسط گروه موتلفه که یاران نواب صفوی بودند و راه او را ادامه میدادند ترور شد. همچنین محمدمهدی عبد خدایی مدعیست که مهدی عراقی اعلام کردهبود منصور با اسلحه نواب کشته شدهاست.[۲۰]